geometric modern: فوریهٔ 2015

۱۳۹۳ بهمن ۲۵, شنبه

کاشف نام آور حهان

من سرانجام پس از چند ده سال تحقیق توانستم عدد پی را از محاسبات دایره حذف کنم.
www.dinbali.com

بسیار با ارزش است

عالمان مذهبی علی الاصول باید راستگو و صادق باشند.
چقدر بجا بود اگر در نامه خود می نوشتند.
به کاشف نام آور جهان روزی 25 هزار تومان حقوق بازنشستگی می دهند.
که این بدبخت جهان سومی باید روزی 50 هزار تومتن کرایه لانه بدهد.بدون هزینه های جانبی مثل :
آب . برق .گاز . تلفن. و شارژ
www.dinbali.com

کاشف این اصل در جهان سوم ثروتمند قوت لا یموت ندارد

کاشف نام آور جهان

ادامه گزارش اجمالی :ا ندیشکده ی فلسفه و علوم بنیادین.
2)برای هر دایره به شعاع .مثلث متساوی الاضلاعی به ضلع pir وجود دارد که می توان گفت که هر ضلع این مثلث نصف محیط دایره است( شکل مقابل )
شکلی را که کشیده نشان می دهد از رسم اشکال هندسی هیچ نمی داند.
نظر من اصل ظهور است. نه این مزخرفی که نوشته .اصل ظهور روشن تر و عالمانه تر از این است.
اصل ظهور «پیرامون هر مثلث متساوی الاضلاعی یک و نیم برابر محیط دایره ای است »
3) حال اگر ما دایره زیر را داشته باشیم به مرکز O و شعاع واحد
گزارش اجمالی در این قسمت بسیار ابتدائی تهیه شده است.می گذریم
4) حال اگر نشان دهیم که مثلث ece همان مثلث مذکور در بند 2 برای دایره به شعاع واحد ما است.
این قسمت هم بسیار عوامانه و ابلهانه اجمالی شده است .می گذریم .

این اصل را با این مزخرفات نمی توان از بین برد

۱۳۹۳ بهمن ۲۳, پنجشنبه

گزارش اجمالی « اندیشکده ی فلسفه وعلوم بنیادی »

بسمه تعالی
گزارش اجمالی از ادعای محاسبه و مقدار جدید برای عدد pi
آقای با نام « دینبلی » مدعی بودند که عدد pi را به روش جدیدی محاسبه و مقدار آن را برابر 3.15... استخراج کرده اند.که طی دو جلسه به تاریخ های 17/2/93 و 4/9/93 به تشریح ایده و راه حل محاسبه خود پرداختند که با وجود پراکنده گوئی ها و طفره رفتن های زیاد خلاصه کلام ایشان را به شرح زیر می توان بیان کرد.
1) در راستای محاسبات هندسی و نیز سنجش کمیات آن راه مناسب تر و کارگشا تر از توجه و استفاده از اشکال انتزاعی ذهنی بهره گیری از اشکال واقعی هندسی است.و ایشان در این راستا چندین مورد دایره و منحنی و اشکال دیگر ازمواد فیزیکی چون پلاستیک و چوب و فلز ساخته و با خود آورده بودند.
2) برای هر دایره به شعاع r مثلث متساوی الاضلاعی به ضلع PIRوجود دارد که می توان گفت که هر ضلع این مثلث .نصف محیط دایره است.( شکل مقابل )
3) حال اگر ما دایره زیر را داشته باشیم به مرکز O و شعاع واحد
الف) زاویه 60 درجه برابر OAB را رسم می کنیم.
ب ) مثلاویه C ث ABC را به آن می کیم که آن زاویه Bبرابر 90 درجه . زاویه C برابر 30 درجه خواهد بود.
ج) مثلث ABC را حول نقطه A به اندازخ 60 درجه در خلاف جهت حرکت عقربه های ساعت دوران می دهیم.تا مثلث ACO به دست آید.
د) پاره خط OC را امتداد می دهیم تا دایره را در نقطه D قطع نماید.
ه ) نقطه D خطی را بر دایره مماس می نمائیم که امتداد AC را در نقطه E قطع می نماید.نیز امتداد CCرا در E
4 ) حال اگر مشان دهیم که مثلث ECE همان مثلث مذکور در بند 2 برای دایره به شعاع واحد است.هر ضلع این مثلث برابر PIR و با توجه به واحد بودن R همانا برابر PI خواهد بود.
5 ) طبق رابطه تالس در خطوط موازی داریم که دو مثلث CED .CAO متشابهند و لذا
CE/CE=CD/CD ...CE= CD/CD *CE
در مثلث ACO شعاع AO برابر واحد است و زاویه C برابر 30 اویه 30 درجه درجه و لذا وتر دوبرابر ضلع مقابل به زاویه
دو خط کاملا" نا خوانا است.
7 ) با اندازه گیری دقیق در دقیق ترین دوایر ساخته شده با دقیق ترین ابزار می توان نشان داد که ضلع EE برابر طول کمان نیم دایره AC و لذا این مثلث همان مثلث متناظر با آن دایره که ...شد.

کاشف نام آور جهان

این نمونه تفکر من است .

۱۳۹۳ بهمن ۲۲, چهارشنبه

تحلیل ونقد محاسبه پی 3.154700538

قسمت سوم
قسمت های اول و دوم را به سختی از روی متن بد خط و ناخوانا نوشتم .این قسمت اوج بد خطی است.ای کاش تایپ می کردند و کاررا ساده می کردند.
3) اشکالات هندسی
نمونه ای از اشکال هندسی وارد برایشان در شکل مقابل نشان داده شده است.راجع دایره ای داریم به شعاع واحد لذا مساحت آن باید برابر pi/4 باشد.( pi هر عددی می خواهد باشد )حال مساحت آن را با 250 مستطیل که مانند مستطیل aboc ولی بسیار باریک تر می باشد محاسبه می کنیم.عرض این مستطیل ها برابر 0.004 و طول آنها 1 می باشد.در اولی وبهد به ترتیب در هر مستطیل 0.004 کم می گردد لذا مساحت آن برابر خواهد بود با اعداد و ارقامی ناخوانا و.... =0.787324 ...بعد =3.149295...
که نشان می دهد که با آنکه مجموع مساحت های مستطیل ها بیشتر از pi/4 است این تعداد کمتر از 3.14.. می باشد.و لذا pi نمی تواند بیشتر از 3.14 باشد.
مطلب آخر اینکه ظاهرا"محل اشکال و گمراهی ایشان این است که مثلث ECE که ایشان آن را متساوی الاضلاع گرفته و برای نشان دادن این مطلب به اندازه گیری های فجربی بعمل آورده اند دقیقا" متساوی الاضلاع نبوده بلکه با زاویه راس 59 درجه نزدیک با آن است دلیل نزدیکی محاسبه تا درست
وباقی تا خوانای مطلق است.
تمام شد .نقد « اندیشکده ی فلسفه و علم بنیادین »
این سند در نزد من است.به مطالب بی پایه و اساس آن که نسبت به من داده شده است .شدیدا" اعتراض دارم.با هیچ یک از نوشته های من مطابقت ندارد.کتاب های من موجود اند.
این جمله را اضافه کنم.
وقتی ابلهی نقد بر مطلب علمی تحقیقی می نویسد.حماقت خود را ظاهر می سازد.
www.dinbali.com

این شکل کار من است با اراجیف دکتر اصولی مقایسه کنید

تحلیل و نقد محاسبه پی 3.154700538

قسمت دوم .قسمت اول را تحت عنوان اشکالات فلسفه هندسه نوشتم.
2) اشکالات روش شناختی.
از قدیم که مصریان باستان عدد pi و ثابت بودن آن در دوایر مختلف را کشف کردند. همه ریاضی دانان در اینکه محاسبه آن با تجربه ات . اتفاق نظر دارند .لیکن اختلاف در دقت محاسبه است.و هرچه دقت محاسبه بالاتر رود عدد دقیق تری بدت می آید.لذا وقتی در محاسبه از چند ضلعی های محاط یا محیط یا روش ....محدود ( در کامپیوتر ها )استفاده می کنیم . دقت محاسبه با مراتب بالا تر از این است که با طناب یا وجب محاسبه کنیم و هرکس که با ابزاری با دقت برابر عدد دقیق تری بدست آورد.ترجیح دارد.ولی اگر در این میان کسی بیاید وبا ابزاری نا دقیق عدد جدیدی بدست آورد .باید در دایره بودن دایره او و صحیح بودن روشش تردید کرد و نه اینکه معتقد به دقت بالاتر و محاسبه جدیدتر بود.در اینجاهم توسل ایشان به ابزار فیزیکی دقیق تر کاررا خراب کرده و این شکل را به وجود می آورد.
متن بسیار بد خط و ناخوانا است..اغلاط املائی را من گردن می گیرم
بقیه دارد

این شکل مربوط به سایت من است

تحلیل و نقد محاسبه « 3.154700538 »

پس از سالها تلاش سرانجام موفق شدم نقدی کتبی بر محاسبه عدد پی خود .3.154700538 از « اندیشکده ی فلسفه و علوم بنیادین » جمهوری اسلامی به سرپرستی آقای دکتر اصولی دریافت کنم.
بسمه تعالی
تحلیل و نقد محاسبه بر روش ایشان سه دسته اشکال می توان وارد کرد..
1) اشکالات فلسفه هندسه.
که اهم آن عبارت از این است که اصلا" هندسه بودن هندسه به انتزاعی بودن آن است و نمی توان با توصل به اشکال مادی اعتبار انتزاعی ها را زیر سوال برد.مثلا" اینکه ما قائل با استقامت یک امتداد باشیم .این مفهوم استقامت را از انتزاع ذهنی آورده ایم.. وگرنه در عالم خارج نمی توان مستقیم بودن یک امتداد را اثبات کرد یا نشان داد.مگر با توسط به و توسل به یک امتداد مستقیم دیگر و سرانجام این امر باید به امتداد مستقیمی که در ذهن داریم منتهی گردد.وگرنه به تسلسل می انجامد..اگرچه در عمل ما با فرض اینکه شعاع نور به خط مستقیم حرکت می کند .همه را با آن می سنجیم.. در حالیکه این امر فقط یک فرض است که از قضا در نسبیت عام مورد خدشه قرار گرفته است.
نکته فلسفی دیگر با توجه به مفهوم و تعریف « دقت » در اندازه گیری ها و هندسه آشکار می گردد . ایشان که تمسک می جویند به ساختن دوایری و اشکالی با دقیق ترین ابزار .این دقیق ترین بودن را از کجا آورده اند.نه این است که دقت یعنی تطابق هرچه بیشتر با شکل و هیئات هندسی .اگر چنین است .چرا خود آن شکل هندسی انتزاعی را معیار اصلی قرار ندهیم.
این مطاب را از روی نوشته بسیار بد خط و ناخوانای آقای دکتر اصولی نوشتم..خطا های املائی را من گردن می گیرم.
بقیه دارد.